تنهایی محیطی است که یکباره تمام افکار وحشی به ذهن انسان هجوم میآورند. آنگاه در حالی که در این مرداب عظیم دست و پا میزنید، فکر میکنید که چگونه میتوان خود را نجات داد از این سیل خروشان تنهایی و گردباد وحشی.
تنهایی محیطی است که شاید بعضی انسانها را بترساند، اما باید راهی برای گریز وجود داشتهباشد. گریز از تنهایی نه، گریز از ترس.
بعضی میگویند : "تنهایی بد دردی است" ولی اینطور نیست. اگر معنای کامل آن را بدانید، میتوانید از آن استفاده کنید. تنهایی محیط خوبی است اگر ذهن خود را با خدا تنها گذارید، آنوقت نور معرفت را حس خواهید کرد و عطر او در جانتان پراکنده خواهدشد. آنوقت میبینید که دیگر خودتان نیستید.
چیزی درونتان میشکند، خرد میشود و از صدای شکستن آن بهخود میآیید. از ته دل فریاد برمیآورید. نه، نیازی به فریاد نیست، شما میخواهید صدایتان به گوش فلک برسد، اما نیازی به فریاد نیست. حتی اگر زمزمه هم کنید خدا میشنود و میپذیرد. چرا ؟
به گواهی اشکهای پاکتان که قطره قطره بر گونههایتان میچکد و چون چشمه میجوشد و همچون رود، اما بسیار کوچکتر، سرازیر میشود.
به گواهی دلهای با محبتتان که در سینه با شوق میتپد.
به گواهی دستانتان که به سوی آسمان در طلب رحمتش برآورده شده. او شما را خواهد پذیرفت.
آری، خواهد پذیرفت که همیشه در خلوت تنهایی خود مهمانش باشید