پیشگیری و بازداری اطفال و نوجوانان در مقابل بزهکاری:
روشهای درمانی بسیار زیادی برای درمان و کاهش بزهکاری مورد استفاده قرار گرفته است اعتقاد عمومی بر اینست که گسترش برنامههای اجتماعی نظیر: گواهی پیش از ازدواج، تأسیس درمانگاههای ویژه برای زنان باردار و ایجاد زایشگاهها و درمانگاههای ویژه نوزادان، برقراری و کمک هزینههای خانوادگی و بالا بردن سطح آموزش و پرورش، روان درمانی فدی و گروهی، خانواده درمانی، اصلاح رفتار، کارآموزی، تفریح و مطالعه کتاب و چندین عوامل دیگر، متناسبترین راه برای پیشگیری از ارتکاب بزهکاری اطفال و نوجوانان میباشد ذیلاً نکاتی به عنوان راهکارهای پیشگیری و مقابله با زمینههای بروز ارتکاب جرم و بزه، بصورت تیتروار مورد اشاره قرار میگیرند.الف) ایجاد محیطی آرام و سالم در خانواده برای اینکه خانواده از محیطی آرام و سالم بر خوردار باشد رعایت نکاتی ضروری است.
1 ـ برقراری دوستی و تفاهم بین والدین. دوستی و تفاهم پدر و مادر موجب آسایش خاطر و اطمنیان کودک و نوجوانان در خانواده میگردد. از هنگامی که نوزاد چشم به جهان میگشاید به محبت، لبخند، مواظبت و نگهداری نیازمند است. از این رو اگر در مواردی مشکلات و مسائلی در روابط پدر و مادر وجود داشته باشد، لازم است این مسائل را نزد فرزندان آشکار نکنند یا احیاناً یکی در غیاب دیگری به انتقاد و بدگویی از طرف مقابل نپردازد. اگر پدر نزد فرزندان، مادر را مورد اهانت داشت؟ پس باید در روابط خانواده سعی شود با گذشت و سازش روابط عمومی صمیمانه را روز به روز مستهکمتر ساخته و انتظارات نامعقول و سخت گیری صمیمت را به سردی و درگیری تبدیل نکنیم که در این صورت اولین کسی که ضربه خواهد خورد، فرزندان معصوم و بیگناه میباشد.
2 ـ همبازی شدن با کودک و نوجوان: والدین باید امکان سرگرمی، استراحت و تفریحات سالم را برای فرزندانشان فراهم کنند. شرکت در مسابقات ورزشی، رفتن به پارک و ترتیب دادن مسافرتهای دستهجمعی، رفتن به باشگاههای ورزشی و تفریحی، فرهنگی و مجامع دینی میتواند از بروز بزهکاری جلوگیری کند. تفریح و ورزش با کودکان و نوجوانان همیشه لذت بخش و شادی آفرین است.
3 ـ احترار از رقابت در جلب محبت فرزندان: اگر والدین بخواهند که فرزندان آنها در کنارشان باقی بمانند و مسائل ساده باعث قطع ارتباط روحی آنان نشود، باید بتوانند رابطهای صمیمانه با فرزندان خود داشته باشند.
علاوه بر این، وجود رابطه صمیمانه میان والدین و فرزندان محیط خانه را به پناهگاهی عاطفی و امن برای فرزندان تبدیل میکند که آنها میتوانند در آن آرام گیرند، احساس امنیت کنند.
اگر محیط خانواده برای اعضای آن یک محیط دوستانه باشد و دختر بتواند در مواقع حساس که با یک بحران روحی روبر میشود، موضوع را با پدر و یا مادر خود مطرح کند، قطعاً از بسیاری از انحرافات که درسر راه دختران نوجوان قرار میگیرد، جلوگیری خواهد شد.
4 ـ عدم ایجاد ناسازگاری در محیط خانواده: ناسازگاری محیط خانواده، کودکان و نوجوانان را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر اختلافات والدین به طلاق و جدائی منتبح گردد و طفل از محبت و توجه والدین یا یکی از آنها محروم شود، از محیط زندگی گریزان و اصولاً دلسرد و افسرده خواهد شد و این وضع او را به راه انحراف، لغزش و بزهکاری خواهد کشانید.
5 ـ عدم پرخاشگری والدین نسبت به خود و یا نسبت به فرزندان: پرخاشگری والدین نسبت به یکدیگر و یا نسبت به فرزندان خود، کودک را از محیط خانواده فراری و ناراضی میسازد و ممکن است این عدم رضایت او را به سمت بزهکاری سوق دهد.
6 ـ پرورش حس اعتماد به نفس: از دست دادن اعتماد به نفس موجب فلج شدن فکر و روح انسان میشود، او را از خود مأیوس و متکی وابسته به دیگرانبار میآورد. والدین به جای اینکه همواره روی نقاط ضعف فرزند خود انگشت بگذارد و بخواهند از طریق سرزنش او را اصلاح کنند، باید در کنار نقاط ضعف بیشتر به نقاط مثبت و امتیازات او توجه کنند و در این زمینه او را تأیید و تشویق نمایند تا اعتماد به نفس او بیشتر و شود. توجه به نقاط مثبت باعث ایجاد و اعتماد نسبت به والدین و برقرار ارتباط روحی و عاطفی با آنها میشود.
7 ـ حفظ شخصیت فرزندان: جوانان و نوجوانان دوست دارند ه به شخصیت او مورد توجه و احترام قرار گیرد و به هیمن سبب به صورتهای مختلف به ابراز شخصیت میپردازد.
اگر روزی دست به خطا زد، سعی میکند که آن را از دید دیگران پنهان سازد تا خوار نشود. از این حیث شایسته است:
اولاً: از هر عملی که باعث خدشهدار کردن عزت و کرامت فرزندان میشود، اجتناب کنیم. اهانت، تحقیر، بکار بردن الفاظ طعنآلود، سرکوفت زدن، شکستها را به رخ او کشیدن، سرزنش بیجا، عواملی هستند که باعث از میان رفتن احساس شخصیت در فرزندان میشود.
ثانیاً: برای اصلاح و معایب فرزندان خود از روشهای غیر مستقیم استفاده کنیم.
ثالثاً: اگر لازم آید که خطائی را بخواهیم بطور مستقیم یادآوری کنیم بهتر است این تذکر بصورت علنی و آشکار در حضور دیگران نباشد.
و یا اگر فرزند خودش عذرخواهی کرد باید عذر او را به راحتی پذیرفت.
8 ـ مشورت با فرزندان: این مشورتها سبب میشود:
اولاً آنها احساس کنند که در خانواده به حساب میآیند بدین ترتیب آنچه را که در دل دارند با والدین خود در میان بگذارند و همین امر سبب پیدایش صمیمت و همدلی در خانواده میگردد.
ثانیاً: اگر فرزندان مورد مشورت قرار گیرند این امر سبب میشود ه والدین به تدریج راه و روش فکر کردن و تصمیمگیری را به آنان بیاموزند برخی از افراد با وجود برخورداری از تحصیلات عالی، در تصمیم گیری بسیار ناتوان بوده و در زندگی اجتماعی و خانوادگی با مشکلات جدی روبرو میشوند.
اینگونه افراد کسانی هستند که در محیط خانوادگی به درستی پرورش نیافتهاند.
9 ـ ابراز مهر و محبت به فرزندان:
باید فرزندان را از مهر و محبت سیراب کرد. محبتی که فرزندان در خانواده میبیند، موجب آرامش روانی آنها شده و همین آرامش روان آنها را از تمایل به بسیاری از لغزشهای اخلاقی باز میدارد. البته باید خاطرنشان نمود که تأکید بر محبت به معنای افراط نیست محبت باید چنان باشد که:
اولاً: فرزندان بیش از حد وابسته بار نیایند و بتوانند در غیاب والدین روی پای خود بایستند و همواره خود را محتاج توجه و یاری آنها نبینند.
ثانیاً محبت افراطی باعث میشود که فرزند از خود راضی، پرتوقع داری بار بیاید هنگامی که وارد اجتماع میشود چون توقعات او برآورده نمیشود، سر خورده و مأیوس و افسرده میگردد.
خلاصه والدین باید در رفتارهای خود به نکات زیر توجه داشته باشند:
ـ با کودک و نوجوان ارتباط گرم و عاطفی برقرار کند.
ـ برای نوجوان ارزش قائل شوند واز به کار بردن صفاتی که بی ارزش را القاء میکند، پرهیز کنند
ـ در حل مسایل به جای پرخاشگری بر خرود منطقی داشته باشند تا برای نوجوان الگو شود.
ـ نوجوان را از توجه به لذات زودگزر مسخ کنند و نظر آنان را را به لذات دراز مدت و منطقی جلب کنند.
ـ زمینه استفاده از تفریحات سالم و ارزشهای مناسب را برای فرزندان خود فراهم کنند.
ـ از تنبیه نوجوان پرهیز کنند و از پاداشهای مناسب در مقابل رفتارهای مطلوب استفاده نمائید.
از تماشای فیلمهای غیر اخلاقی توسط کودکان و نوجوانان جلوگیری به عمل آورند.
در همین راستا، افزایش مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره و ارتقاع سطح فرهنگی عمومی برای مراجعه به این گونه مراکز در همه مقاطع زندگی، مخصوصاً در دورانهای بحرانی کمک موثری در جهت مصون نگهداشتن افراد در برابر ارتکاب بزهکاری و اعمال مجرمانه محسوب میگردد.